دوباره این پله های تکرار

دوباره بیدار می شوم و باز

نگاه می کنم این دور تسلسل و تکرار را

این هجوم دوباره های همیشگی را

باز ایستادن در مقابل آینه

 و دیدن چهره تکراری کسی

که میلیون ها بار دیده امش

از کودکی تا کنون

و محکومم به دیدنش تا نفس می کشم و می بینم

باز جنگ شانه با لشکری از مو

که دیگر به لشکر نمی ماند

پیراهن و جوراب و واکس کفش

جستجوی کتاب و جزوه و کیف و...

و باز دوباره فرود از پله های پانسیون

رفتن به آن سوی خیابان و ...

ایستاده ام مقابل پله های ساختمان و دوباره همان راه همیشگی

آقای رفیعی جارو می زند

و مدیر پایین می رود

و من

گمان می کنم که رو به بالا می روم

باز هم همان سلام های همیشگی

باز هم همان خنده های مصنوعی

باز هم همان حرف های تکراری

سلام هایمان بوی کهنگی می دهد

گویی از سر اجبار است

یا شاید عادت

هر چه که هست

یک سلام واقعی نیست

ساعت ۹ و نیم می شود وتعطیلی کلاس

و هجوم دانشجویان

ساعت ۱۰ می روم سر کلاس

شاید انرژی بگیرم از این سیل جوانی

شاید طراوتی بیابم از این همه بهار

اما چه سود

همه خزان

همه نگاه های بی رمق

همه حضور اجباری تن

و غیاب همیشگی روح

یک لشکر شکست خورده

یک جنگل عظیم سوخته

یک رودخانهء پر از کویر

نگاه می کنم

چشم در چشمان بی امیدشان می دوزم

تصویر کوچکی از خود در چشمانشان می بینم

ولی آنها...؟

نمی دانم چه می بینند

من محکوم به تدریسم و آنها محکوم به بودن

من می گویم و آنها می نویسند

بدون آنکه بدانند چه می نویسند

و کلاس تمام می شود

و من رها می شوم از این همه نگاه های بی حضور

و من جدا می شوم از تمام فکرهای بزرگ

تحول و تغییر

تسهیل یادگیری

روش های نوین تدریس

ارتباط موثر

و احساس می کنم

دارم عوض می شوم

دارم بی تفاوت می شوم

دارم می شوم مثل تمام آنهایی

که همیشه نقدشان کرده ام

همیشه زیر سوال بردمشان

...

نه هرگز

هنوز هم می توانم مقاومت کنم

هنوز هم امیدی هست

هنوز هم می توان متفاوت بود

هنوز هم می توان کلیشه ها را شکست

هنوز هم میان آن همه چشم های بی حضور

گرمی حضور چشمانی پر فروغ را حس می کنم

نه من تسلیم نمی شوم

هرگز

باید دوباره شروع کنم

دوباره این پله ها را بالا می روم

و این بار

جور دیگری سلام خواهم کرد

طور دیگری دست خواهم داد

زندگی را دوباره معنا می کنم

روزهایم را خودم رنگ می زنم

هر روز یک رنگ

سرخ سبز آبی

منتظر جذب انرژی نمی شوم

خودم منبع تولید انرژی می شوم

منتظر نگاه ها و حضور ها نمی شوم

خودم نگاه می سازم

حضور می آفرینم

آری از فردا

نه...

از همین حالا

نه...

از همین دقایق پیش شروع کرده ام

با نوشتن این تراوشات ذهنی

شما هم شروع کنید

از همین حالا

نه...

شما هم شروع کرده اید...

دقایقی است که شروع کرده اید...

خیلی دور شدم

سلام

خیلی سر خودم رو شلوغ کردم ... کمیته تحقیقات دانشجویی و برنام های جور و واجورش گروه بهداشت و همایش ها و مشاوره ها و مشکلات کمبود مربی و ... مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی و هزار تا برنامه و طرح و ایده و کارگاه و ... جلسه پشت جلسه برنامه پشت برنامه ... کلاس و کارآموزی هم که دیگه جای خود دارند.... یه روز نگاه کردم و دیدم آزمون دکترا هم داره مهلتش تموم می شه  و من اصلا آمادگی شرکت در اون رو ندارم... نمی دونم کی ولی به همین زودی ها مشغله هام رو کمتر می کنم ... باید به فکر قبول شدن در دکترا هم باشم ... باید کمی هم استراحت کنم باید بتونم کمی هم مطالعه کنم حتی بتونم گاهی کارتون نگاه کنم.

این روزها احساس می کنم خیلی از خودم دور شدم ... گاهی وقت ها فکر می کنم من او ن حمید محدثی که می شناختم نیستم... می دونین چند وقته که دیگه یه متن ادبی درست و حسابی ننوشتم ... جند وقته که دیگه شعر نگفتم ... جه مدتیه که هیج اثر هنری ای خلق نکردم....حتی پژوهش هم مدتیه که انجام ندادم...

نه باید کم کم به خودم برگردم به همونی که همیشه می شناختمش ... آره باید برگردم البته اگه دوستان بذارن... اگه بشه کارهای نیمه تمومم رو تموم کنم اگه...

به زودی یه حمید محدث جدید رو به همه نشون می دم ... منتظر بمونید

بدون شرح!!!

آخرین کلاس تئوری با دانشجویان مبارزه با بیماری ها ورودی ۸۴ به روایت تصویر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نکته

سلام

الان دارم می رم سر کلاس و نمی تونم زیاد بنویسم ... فقط باید بگم سفر آخر هفته به گناباد لغو شد. یعنی سفر من لغو شد و شخص دیگه ای به این جلسه می رود.

موفق باشید

بدرود

شاید آخرین کارگاه

سلام

الان که دارم می نویسم بعد از برگزاری یک کارگاه طاقت فرسا قبل از هر استراحتی اومدم تا اینجا رو به روز کنم.

دیروز و امروز کارگاه روش تحقیق در علوم پزشکی برگزار کردیم برای دانشجویان دانشکده. خوب به نظر خودم خوب بود و از کار همه اعضاء کمیته جهت برگزاری کارگاه راضی ام.

مهمتریم چیزی که از این کارگاه برام مونده(جدا از تمام تجربیات و یاد گرفتن های دانشجویان و...) اینه که تونستیم همه برنامه ها رو در زمان خودش به پایان برسونیم . بدون هیچ تاخیری همه چیز در زمان خودش شروع و در زمان معین به پایان می رسید. خیلی خوشحالم.

مطمئنا این کارگاه هم نقاط ضعفی داشته که خیلی هاش رو خودمون می دونیم و بقیه رو هم خوشحال می شیم که بشنویم. البته دانشجویان باید در نقدر کارگاه انصاف رو هم رعایت کنند و ببینند با توجه به جمیع جهات و در مقایسه با سایر کارگاه ها چه مزیت ها یا معایبی داشته.

از اونجا که سرم خیلی شلوغه و دوست دارم که به کارهای گروه بهداشت و مرکز مطالعات بیش تر برسم ترجیح می دم که کمیته رو به سایر همکاران واگذار کنم. هر چند زندگی دانشجویی من همیشه با کمیته بوده و حالا هم بعد از تاسیس و به بلوغ رسوندن کمیته کمی دل کندن ازش برام سخته اما خب بهتره که من به کارهای دیگه خودم بیشتر برسم. مطمئنم نفر بعدی بسیاری از مشکلات رو نخواهد داشت اون حالا یک کمیته با کلی نیروی توانمند رو تحویل خواهد گرفت که امید دارم بتونن تا ۳ سال دیگه جزء ۵ کمیته برتر کشور باشند. برای همه شون آرزوی موفقیت می کنم .

دانشجویان بهداشت هم حسابی ما رو توی کارگاه رو سفید کردند . خیلی خوب و فعال بودند و مودب و متین هم سر کلاس می نشستند . فقط یکی دو بار مشکل پیش اومد در مورد یکی از گروه ها که حل شد و یکی از دانشجویان مبارزه که منظورش رو با لحن خوبی ادا نکرده بود. که اون هم حل شد. در کل همه خوب بودن جز (نمی خوام بگم چه کسانی فقط اینکه دو سه نفر بودند و بهداشتی هم نبودند)

از همه اساتیدی هم که شرکت کرده بودند توی کارگاه ممنونم.

برنامه هفته آینده

شنبه : کارگاه توجیهی - کارآموزی در عرصه بهداشت جامعه- دانشجویان پرستاری ۸۲- گروه دوم

یکشنبه: "               "                                   "                                  "                 "

یکشنبه : ۱۰ تا ۱۲- اپیدمیولوژی- بهداشت خانواده ۸۵- مبحث غربالگری

دوشنبه : ۱۰ تا ۱۲- آموزش بهداشت - بهداشت خانواده ۸۴- روش های تدریس

            ۱۴ تا ۱۶ - جمعیت- مبارزه ۸۴- جمع بندی مباحث گذشته ، مروری بر تست های کاردانی به کارشناسی

          ۱۶ تا ۱۸ - تکنولوژی آموزشی- مبارزه ۸۵- حیطه های یادگیری- حیطه عاطفی

سه شنبه بهداشت مدارس: کار آموزی در مدارس

پنجشنبه: گنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــابـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد هماهنگی تحقیقات خراسان بزرگ

جمعه: کـــــــــــــــــــــــــــــارگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاه روش تـــــــــــــــــــــــــحقیــــــــــــــــــــــــــــق

بدرود

باز هم هفته هایی گذشت

سلام

روزها و کلاس های خوبی رو در این دو هفته پشت سر گذاشتم. خوب بعضی مواقع هم خوب نبودند. امروز آموزش بهداشت در مدارس داشتیم. رفتیم مدرسه و کلی خوش بهمون گذشت. کار کردن با بچه هایی که هنوز مثلی ما بزرگ ترها وارد دنیای پر از فریب و دروغ آدم بزرگ  ها نشدن و پر از معصومیت های ناب کودکانه هستن خیلی کیف داره... امروز روز خوبی بود.

ابن هفته و هفته گذشته کلی لذت بردم از دانشجویانم از همه و بدون استثناء .. مبارزه های ۸۵ مبارزه های ۸۴ خانواده های ۸۵ و خانواده های ۸۴ همین طور پرستاری های ۸۲ ...

الان هم که دانشجویان بهداشت خانواده در حال تمرین مراقبت های بهداشت مدارس هستن به همراه کارشناسان شبکه ... قراره چند روزی برن توی مدارس و به کارآموزی بپردازن.

الان که داشتم می اومدم چند تا از دانشجویان بهداشت در حال امتحان دادن عملی آناتومی بودن ... با استاد آناتومی سلام و علیکی کردم و گفتم هوای بچه های ما رو داشته باشید. از پله ها که می رفتم پایین صدای یکی از دانشجویان به گوشم می رسید که می گفت: این یکی رو خوب اومد هوای بچه های ما رو داشته باشید. حالا نمی دونم این تعریف بود یا... یعنی منظورش این بود که تا حالا هیچی رو خوب نیومده بودم و فقط همین یکی رو خوب اومدم؟؟؟؟

خب بگذریم ...

فردا کارگاه روش تحقیق دارم ... باید برم و ببینم اعضای کمیه چه کار کردن... الحق و الانصاف خیلی خوب و توانمند شدن...

دوست دارم بیش تر بنویسم ولی بذارین این کارگاه بگذره ...

تا بعد بدرود

سلام

پیام های دوستان رو که در این چند ماهه دریافت کردم می ذارم روی بلاگ تا همه بتونن بخونن.

 

 

 

يکشنبه 7 آبان1385 ساعت: 7:20

 

 

 

توسط:ه.ج

سلام
از کل سریالهایی که تو ماه رمضان پخش شد من فقط زیر زمین رو نگاه کردم اونم چند قسمت آخرشو .
و از آخرین گناه هم اصلا خوشم نیومد . به خاطر ضعف بازیگراش . ضعف فیلم نامه . دیالوگهای خشک و مصنوعی و...... .
در مجموع زیر زمین جذابیت بیشتری داشت و به واقعبات جامعه نزدیک تر بود .
ممنون .
 وب سایت   پست الکترونیک
من که بسی وسوسه مندم!!!

شنبه 29 مهر1385 ساعت: 9:41 توسط:محمود
روی هر سینه سری است وقت وداع
سر ما وقت وداع گوشه دیوار غم است
آقای ح.م.ح از روش تدریس شما و حال و هوایی که در کلاس شما وجود دارد تشکر می کنم.
 وب سایت   پست الکترونیک
سال تحصیلی جدید مبارک


پنجشنبه 27 مهر1385 ساعت: 16:29 توسط:رحیمی
سلام.نماز و روزتون قبول.
چرا جز خودتون؟
می خوام این بار مثل یه شاگرد واستون نظربذارم:
آقا چه خبره اینقدر منظم سر همه کلاسها حاضر می شوید از همین اول سالی .هرزگاهی بذارین یه نفسی هم شاگردها بکشن بد نیستا!
شما سر همه کلاسی می روید یه خورده به کوچیک تر ها میدون بدین اینجوری هم نوع مشارکت ها عوض میشه هم شاگردها یه نفسی میکشن و البته قدرتون را بیشتر می دونن و شاید از خودتون راضی شدینا!
 وب سایت   پست الکترونیک
هفته ای که گذشت

پنجشنبه 27 مهر1385 ساعت: 12:29 توسط:محمود
روی هر سینه سری تکیه کند وقت وداع
سرما وقت وداع گوشه دیوار غم است
 وب سایت   پست الکترونیک
اعلام نمرات

چهارشنبه 26 مهر1385 ساعت: 17:16 توسط:ح م ح
سلام
من امسال چه جوری شدم؟ رفتار من در اکثر اوقات یک رفتار انعکاسی است . یعنی اگر دانشجویانی شاد ببینم شاد م ... اگی حال باشن بی حالم...
اون یکی دو نفر هم خودشون می دونن لازم نیست من اسم ببرم
 وب سایت   پست الکترونیک
هفته ای که گذشت

چهارشنبه 26 مهر1385 ساعت: 13:49 توسط:خانواده 84
باسلام.
منظورتون ازاين چندنفر كيه؟
عنوان كنيد تكليف مون روشن شه.
 وب سایت   پست الکترونیک
هفته ای که گذشت

چهارشنبه 26 مهر1385 ساعت: 13:32 توسط:84
سلام
ما نمي دونيم چرا شما امسال اينجوري شديد.
شايد بااومدن بچه هاي جديد .....
 وب سایت   پست الکترونیک
هفته ای که گذشت

شنبه 22 مهر1385 ساعت: 13:35 توسط:محدث
ممنون از لطف شما
 وب سایت   پست الکترونیک
دعوت از بهداشتی ها

يکشنبه 16 مهر1385 ساعت: 15:7 توسط:محمود یزدانی
طاق کسری شد خراب و بیستون بر جای ماند زان که او را عشق پاک کوه کن بنیان بود. دانشجوی رشته ی مبارزه 85
 وب سایت   پست الکترونیک
تغییراتی جدید

يکشنبه 16 مهر1385 ساعت: 14:47 توسط:حمید
سلام

اقای محدث می خواهم از شما تشکر کنم به خاطر روش تدریستان که خیلی عالی است
 وب سایت   پست الکترونیک
دعوت از بهداشتی ها

پنجشنبه 30 شهريور1385 ساعت: 0:11 توسط:کاردان بیماریها(قربانی)
سلام جناب ح.م.ح
خوشحال میشویم که به دوستان سابق خود در سبزوار هم سری بزنید
راستی ابارشی هم سلام رساند.
ببین...! من قبول دارم که شما متخصص آموزش بهداشت هستید ولی یادمان نرود که قبل از همه کاردان بیماریها بوده ایم.با خودم نیز همین را واگویه میکنم.چه خوب است که در هر جایی که حرف میشود از این رشته دفاع کنیم.
ما هم up شدیم از ما سر بزنید
در مورد تاسیس نظام بهداشت چه نظری دارید؟
خوشحال میشوم برایم بگویید....
 وب سایت   پست الکترونیک
آغاز سال تحصیلی جدید

يکشنبه 26 شهريور1385 ساعت: 9:44 توسط:مجید
من دانشجوي بهداشت عمومي دانشگاه علوم پزشكي تهران هستم واز آشنايي با شما خوشبختم
 وب سایت   پست الکترونیک
آغاز سال تحصیلی جدید

يکشنبه 26 شهريور1385 ساعت: 6:34 توسط:رحیمی
ای کاش در دانشکده ما هم یکی مثل شما پیدا می شد.چقدر بابت پیدا کردنش تلاش بی ثمر کردم و چقدر لحظات طلایی را صرف خستگی و واماندگی کردم
.آپم.دو سندروم ناشی از کار با کامپیوتر ..........
 وب سایت   پست الکترونیک
آغاز سال تحصیلی جدید

جمعه 24 شهريور1385 ساعت: 23:34 توسط:جوادزاده
بازم سلام
یادم رفت بگم یه سری به وبلاگم بزنید . نظر بدید ممنون میشم .
 وب سایت   پست الکترونیک
گریز

جمعه 24 شهريور1385 ساعت: 23:30 توسط:سید همام الدین جوادزاده
سلام
بالاخره قالب وبلاگتونو عوض کردین . این یکی قشنگ تره آخه قبلیه تکراری شده بود .

ازاین که دوباره ترم جدید شروع میشه و مامبارزه ای ها و شما باز هم در کنار هم خواهیم بود خیلی خوشحالم . امیدوارم امسال ما بچه ها بتونیم بهتر از سال قبل باشیم چون باید برای امتحان کارشناسی تلاشمونو کنیم تا موفق شیم .البتهتو ین راه صد در صد به کمک شما و بقیه ی استادا نیاز داریم .
راستی آقای محدث تلفن آقای خدابندرو هم گیر آوردیم قرار شده یکشنبه اوئوم بیاد تا سه نفری برنامه هارو انجام بدیم .
شنبه میام دانشکده . می بینمون .
فعلاًٍٍ خداحافظ
 وب سایت   پست الکترونیک
گریز

چهارشنبه 22 شهريور1385 ساعت: 16:19 توسط:محدث
سلام
دوست عزیزی گفته بودن چرا آدرس الکترونیکی حذف نشده. خب من از کجا باید بدونم آدرس چه کسانی رو باید حذف کنم؟ اگه دوست ندارین آدرس شما رو بقیه بدونن یا اون رو وارد نکنید یا ه من بگین حذفش کنم
 وب سایت   پست الکترونیک
دلم گرفته

چهارشنبه 22 شهريور1385 ساعت: 16:7 توسط:خانواده ایی84
سلام استاد از اینکه نمیتونم به وبلاگتون سر بزنم متاسفم ولی فکر کنم همه ی بچه ها برای کلاستون و دانشگاه دلشون تنگ شده و سعی کنید مطالبتون رو به روز کنید
 وب سایت   پست الکترونیک
دلم گرفته


چهارشنبه 22 شهريور1385 ساعت: 9:51 توسط:بی نام
سلام استاد.

از اینکه برگشتید خیلی خوشحالیم .ولی چرا اینجا ادرس اینترنتی بچه ها بود؟

مگر قرار نبود حذف شود!
 وب سایت   پست الکترونیک
برگشتم

شنبه 18 شهريور1385 ساعت: 22:37 توسط:دکتر محمد فرامرزی
سایت جالبی است . امیدوارم کمی تنوع و جذابیت مطالب آن بیشتر شود .


از طرف هم دوره شما در " فرصت مطالعاتی یک ماهه در دانشگاه امام حسین " !!!
 وب سایت   پست الکترونیک
[عنوان ندارد]

چهارشنبه 15 شهريور1385 ساعت: 12:40 توسط:دانشجو
سلام.استاد .

دلمان برای خاطرات شما تنگ شده است!پس کی این تعطیلات شما تمام میشود؟

تا باز هم برایمان بنویسید. دلمان برای ان روزهایی که با هم کلاس داشتیم حتی برای قهر و اشتیتان! برای شعر های زیبایتان.کجایی ای مهر ماه ؟

تاباز هم دیدار ها تازه شود!
 وب سایت   پست الکترونیک
فعلا می ریم تا بعد

يکشنبه 12 شهريور1385 ساعت: 11:58 توسط:الکن
سلام استاد,مثل همیشه جالب و اموزندست مطالب.

خداییش یادش بخیر.
خسته نباشید.
کی خسته است؟!!!
 وب سایت   پست الکترونیک
فعلا می ریم تا بعد

شنبه 28 مرداد1385 ساعت: 7:13 توسط:محمد
سلام و خسته نباشید .
وبلاگتون بسیار زیباست .
من وبلاگتون رو به لیستم اضافه کردم
اگه شما هم دوست داشتین می تونین وبلاگمو به پیوندهاتون اضافه کنین.
موفق باشین.
 وب سایت   پست الکترونیک
فعلا می ریم تا بعد

جمعه 20 مرداد1385 ساعت: 0:6 توسط:اس اچ جی
امیدوارم ( فرصت مطالعاتی ) خوش بگذره . برامون صوقاتی بیارین .
 وب سایت   پست الکترونیک
فعلا می ریم تا بعد

چهارشنبه 11 مرداد1385 ساعت: 17:49 توسط:گلبانگ سحر
سلام... تعطیلات خوش... شعرقشنگی بود...
 وب سایت   پست الکترونیک
فعلا می ریم تا بعد

چهارشنبه 28 تير1385 ساعت: 11:20 توسط:رحیمی
به نظرم رسید ، بر عکس گذشته از اینکه یه راست پله های ترقی را طی کرده ایم و اومدم ارشد راضی نیستم.وقت بیشتری برای کار و مطالعه خارج از محتوای کلاس ها گذاشتم تا این مشکل واسه دکتری پیش نیاد.اما همون اساتیدی که از بی تجربیگیم شاکی بودن ، وقتی ازشون خواستیم که برنامه ها را متعادل تر کنن تا به کارهای دیگه هم برسیم و وظایف و مسولیت های دیگه را هم بتونیم دست بگیریم .بهم گفتن : دانشجو باید صبح تا شب تو دانشگاه باشه ، یعنی چی که میرم سر کار ، وقت بیشتری میخوام.
الان حس می کنم فرصت تمرکز روی امتحان دکتری را از دست دادم . و چیزی که بزرگتر ها اسمش را می گذارند : خامی و بی تجربیگی ، اونقدر برای خودم بار سنگینی بوده که هنوز فارغ التحصیل نشده در سن 24 سالگی خسته ام.اما دارم تمام سعیم و می کنم باز هم به خودم برگردم .فقط باید این ذهنه سر و سامون بگیره .یا علی
 وب سایت   پست الکترونیک
امتحانات- قسمت اول

چهارشنبه 28 تير1385 ساعت: 11:19 توسط:رحیمی
سلام. در مورد زباله ،خیلی دنبال یه لغت مناسب گشتم که مفهومش برای همه یه جور باشه ، اما پیدا نکردم بنابراین بهتر دیدم یه عکس ضمیمه کنم که البته با تاخیر انجام شد.
وقتی اومدیم به مقطع کارشناسی ، اساتید گفتن : شما یه مقطع بالاتر اومدین و باید مشارکتتون زیاد تر در کلاس ها باشه .اما در اکثر دروس اونقدر ایتم های درسی زیاد بود که چاره ای جز اینکه فقط بنویسیم برامون نمی ذاشت.نحوه ارزشیابی پایان ترم هم طوری بود که مجبور بودیم تمام نکات مطرح شده را سر کلاس بنویسیم.تا در امتحان تستی موفق شویم
تقریبا همه شاکی از اینکه دروسی که در کاردانی خوندیم و بعد از آزمون کاردانی به کارشناسی دوباره داریم می شنویم .بهمون جواب دادن : تیتر ها شاید همونا باشه ، اما اهداف فرق می کنه.( من که تفاوتی ندیدم)
کلاس های بحث و تحلیل تقریبا خلاصه می شد به کلاس هایی مثل متون اسلامی و انقلاب و ... که بچه ها بحث سیاسی می کردن و البته به نظر من بیشتر شبیه گذروندن وقت کلاس بود و جواب حزب مقابل را در چارچوب کلاس دادن تا پیدا کردن بینش.
اومدیم ارشد .وضع بهتر نشد .با اساتیدی که جزوه میگن ، اینجوری مشکل داشتیم . خیلی خسته کننده بود .بخصوص که من بیشتر مطالب را هم واسه آزمون ارشد خونده بودم و از حفظ بودم .
با کسانی هم که تحلیلی کار می کردن، چون تا حالا این کارو انجام نداده بودیم یه جور دیگه.من که سر کلاس ها ی سال اول خیلی بهم سخت گذشت ، آ خه حفظیاتم جواب نمی داد و قانع کننده نبود ، هیچ تجربه ای هم از لحاظ کاری نداشتم که بخوام بذارم تنگش .احساس می کردم باید این تئوری هایی که می خونیم نمونه اش در ذهنم باشه تا بتونم درکشون کنم که نبود.
ارزشیابی آخر ترم هم به شیوه همون تدریس بود دیگه. که مشخصه نتیجه اش چی میشه.
اسم ارزشیابی های نوع دوم را گذاشتیم : از من درآورید های 5 نمره ای.
 وب سایت   پست الکترونیک
امتحانات- قسمت اول

يکشنبه 18 تير1385 ساعت: 8:24 توسط:حالا هرکی _( از جنس مذکر )
بابا ایول ) امتحانتون خوب بود ولی تورو خدا نمره بد ندید که ...........
امروزم امتحان دارو داشتیم . یه سوال این (دکتر).... واقعا مدرک داره یا نه باور کنید که به درد استاد بودن نمیخوره
از 15 تا سوال 4 تا شو سر امتحان به خاطر غلط بودن حذف کرد تازه بقیشو هم دیگه روش نمیشد حذف کنه ...................................
 وب سایت   پست الکترونیک
امتحانات

چهارشنبه 7 تير1385 ساعت: 20:0 توسط:غریبه
با سلام لطفا نمرات میان ترم را ثبت کنید تا برای پایان ترم بهتر بخونیم.با تشکر یکی از شاگرد تنبلها.
 وب سایت   پست الکترونیک
امتحانات

چهارشنبه 7 تير1385 ساعت: 13:8 توسط:شما گفتيد نگيم
با سلام

خسته نباشيد.لطفا"نمرات را در وبلاگ خود ثبت كنيد.