شماره ی جدید
احتمالا از فردا شماره ی جدیدی خواهم داشت(شماره ی تلفن همراه).دوستانی که شماره ی قبلی رو داشتند و می خوان تماس بگیرند برام ایمیل ارسال کنند.
هر چند تلفن ما سالی یکی دو بار بیش تر زنگ نمی خوره. یاد بجنورد به خیر که چند تا مسئولیت و مدیریت باعث شده بود از دست این تلفن روز و شب نداشته باشم. جالب اینه که اگر همراهم رو جواب نمی دادم یا در دسترس نبود هر جایی بودم با تلفن ثابت همون جا تماس می گرفتند.مونده بودم این ها از کجا می فهمیدند که من الان کجام. البته مسئول دفتری به نام آقای علی آبادی رو فراموش کرده بودم . ظرف چند ثانیه راپورت ما رو به مراجعین می داد.
یادش به خیر ... دیگه این روزها ازون خبرها نیست
آدم ها تغییر می کنند. خیلی ها هم تا پشت میز هستی تا کمر برات خم می شن.اما وقتی این طرف میز هستی ممکنه با لگد کنارت بزنند.
بعضی ها هم...خلاصه این که: آنچه نپاید دلبستگی را نشاید.
قصد دارم بعد از اینکه برگشتم دانشگاه به هیچ وجه مسئولیت اجرایی قبول نکنم و فقط کار علمی انجام بدم.
بدرود