ترین ها

این مدتی که ننوشته بودم ترین ها جمع شدند و حالا گونه گون رسوا شدند.

دل چسب ترین مدال : یزدانی کشتی

ناکام ترین تیم : فوتبال

سریع ترین مدال: سجاد مرادی

ژانگولر ترین خوشحالی: احسان حدادی

غم انگیز ترین شکست: بسکتبال مقابل چین

بدترین تیم هفته : رئال مادرید

سیاه ترین شهر: تهران

بدترین قانون وضع شده : طرح ترافیک سراسری در تهران

شعاری ترین و یکجانبه ترین و سیاه ترین فیلم هفته : تسویه حساب

یاکوزایی ترین فیلم هفته : کیفر

قابل تامل ترین خبر : شهادت چند مامور نیروی انتظامی در ماموریت های داخل شهری

خوشحال ترین های هفته : سعید لو و علی آبادی

گم شده ترین هفته: عادل فردوسی پور

گزارشگر هفته : هادی عامل- کشتی

سوتی ترین گزارشگر: عنایت آتشی- بسکتبال(بنکداران خیلی بهتر بود و اگر ابوالحسنی رو می آوردند که به نظر رویایی می شد)

پیرترین گزارشگر: حسیبی- دو و میدانی ( یک زمانی کارشناس مسابقه ی نیرو و نشاط بود. خیلی قدیمیه این برنامه)

خداحافظی هفته: خداحافظی مخمل و هاپوکومار!!!

ابراز علاقه ی هفته : ابراز علاقه ی نازخاتون خانوم به جناب مستشار الملک(البته بنده دیگه این سریال را نگاه نمی کنم)

پرطرفدار هفته: مرجانه دلدار گلچین(نمی دونم چرا تازگی اینقدر برای مردم مهم شده و شیرین. یک زمانی جزء ستاره های سینما بود و سال ها هم برای خیلی از مردم شناخته شده نبود. خیلی ها هم فراموشش کرده بودند. اما با تلویزیون برگشت و حالا خیلی از قبل ترها معروفه. به نظرم بازیش در خوش نشین ها تفاوت اساسی با ایفای نقشش در سریال "شمس العماره " نداره)

یادش به خیر هفته: خودکار عطری - خودکار چهار رنگ - جاسوئیچی آهنگ دار- مداد تراش شبیه به جعبه ی نوشابه - لیوان آبخوری تاشو - استفاده از ته خودکار بیک به جای پاک کن

شعار هفته : دنیا تغییر می کند، اگر تو تغییر کنی

شعر هفته :

(در کتاب فارسی راهنمایی زمان ما فکر کنم سال اول بوده است. بر اساس حافظه نوشته ام و متن کامل آن نیست)

در کتاب آمد که در عهد قدیم

خانه ای می ساخت سقراط حکیم

 

چون به پایان برد کار آن سرا

آمدند از ره رفیق و آشنا

{به سقراط می گن چرا خونه ای به این کوچکی و حقارت ساختی از تو بعیده ... }

گفت: خانه ی خود گر بدینسان ساختم

خانه ای در خورد یاران ساختم

بیش از این گر یار یکدل داشتم

خانه ی خود تا عرش می افراشتم

در حقیقت یار یکدل کیمیاست

چون صدف کمیاب و چون در پر بهاست

پ.ن : الان در جستجوی در وب،شعر کامل را یافتم .

کامل آن را در ادامه ی مطلب می گذارم و لینک آن را نیز

كلام سقراط

در كتاب آمد كه در عهد قديم            خانه اي مي ساخت سقراط حكيم

چون به پايان برد كار آن سرا              آمدند از ره رفيق و آشنا

جمله گفتند : اين بناي مختصر      نيست درخورد تو ، اي صاحب نظر

چون تواني زيستن در اين قفس ؟        اين قفس نبود مقام چون تو كس

بهر مردي چون تو والا و حكيم          بارگاهي بايد و كاخي عظيم

در شبستان تو چون آييم جمع       همچو پروانه به گرد روي شمع ؟

گفت در پاسخ كه ما را باك نيست       عارفان را خانه الا خاك نيست

حجره ي خود گر بدينسان ساختم         خانه اي درخورد ياران ساختم

بيش از اين گر يار يكدل داشتم             بام خود تا عرش مي افراشتم

در حقيقت يار يكدل كيمياست             چون صدف كمياب و چون دُر پر بهاست

شمع تا سوزد همه پروانه اند            بر فروغش واله و ديوانه اند

ور بميرد شعله شمع وجود            دور گردند و پراكنده چو دود

جمله خويشانند و ياران مهربان         جملگي بيگانه روز امتحان                 ( نيّر سعيدي )

منبع:گلستان ادب